معنی میدان بوکس
حل جدول
رینگ
ترکی به فارسی
بوکس
لغت نامه دهخدا
بوکس. [ب ُ] (اِ) نوعی ورزش و آن عبارت از مشت زدن دو تن است بیکدیگر، با دستکشهای مخصوص، در زمینی مربع (رینگ). مشت زنی. (فرهنگ فارسی معین). از «باکس » انگلیسی. ضربت. نوعی از ورزش که دو مبارز باضربات مشت به یکدیگر حمله می کنند و در فرانسه علاوه از ضربات مشت ضربات پا نیز متداول است. (از لاروس).
میدان
میدان. [م َ ی َ] (ع مص) مید. (ناظم الاطباء). رجوع به مید شود.
عربی به فارسی
میدان عمومی , میدان , بازار , میدان محل معامله
فرهنگ معین
(بُ) [فر.] (اِ.) ورزشی که در آن ورزشکار با استفاده از مشت با ورزشکار دیگر مبارزه می کند، مشت زنی.
فرهنگ فارسی هوشیار
نوعی ورزش و ان عبارت است از مشت زدن به یکدیگر با دستکش های مخصوص در زمین مربعی شکل
فارسی به ایتالیایی
pugilato
فرهنگ عمید
محوطهای معمولاً دایرهایشکل که چندین خیابان را به هم ارتباط میدهد: میدان مادر،
زمین معمولاً وسیع بازی و ورزش: میدان اسبدوانی،
زمین جنگ و مبارزه: میدان جنگ،
مکان فروش کالایی معیّن: میدان ترهبار،
مکان قابل رؤیت: میدان دید،
محل و عرصۀ انجام یک کار: میدان فعالیت، میدان عمل،
[مجاز] جنگ، نبرد،
* میدان دادن: (مصدر متعدی) [عامیانه، مجاز] به کسی مجال و فرصت دادن که هر کار میخواهد بکند،
بوکس
نوعی مسابقۀ ورزشی که میان دو هموزن و در زمین مربعشکل با دستکش مخصوص انجام میشود که طی آن ورزشکاران با زدن ضربات مشت به حریف امتیاز میگیرند،
فرهنگ واژههای فارسی سره
مشت زنی
کلمات بیگانه به فارسی
مشتزنی
مترادف و متضاد زبان فارسی
مشتبازی، مشتزنی، پنجه، مشت
معادل ابجد
193